رقص قلم
از: صاحب وبلاگ بوسه خدا
برخی میپندارند رقص تنها با بال و پر عروس حجلهنشین ممکن است. رقص من با قلم است نه آنگاه که خود را میجنبانم. به آن صحنه که قلم در هوا میچرخد و در جان کاغذ جملهای به یادگار نقش میزند. یاد کتیبههای سنگی به خیر که پاکشدنی نبودند، یاد خودنویس به خیر که دشمنی دیرینه با لاک غلطگیر دارد و یاد پاک کن به خیر که بر زخم دل کاغذ مرهم است.
آیا تاکنون اندیشیدهای، هر چند پاککن را بر کاغذ بکشانی، اثر مداد بر کاغذ باقی خواهد ماند، مثل تاخوردگی کاغذ که به هیچ اتو صاف نمیشود. وقتی جملهای را میگویم درست عین این است که مینویسم. پس، چرا در نگارش دقیق باشم که ادرار قلم نگیرم اما در سخنوری هر چه پیش آید ادا میکنم. کاش باورمان میشد که همۀ زندگی دفتر مشقی است. رقص قلم را بر این دفتر تصور کن و روزی را که پس از سالها تمرین جلوی مردم ظاهر خواهی شد و ثمرۀ ریاضتی که کشیدی به نمایش میگذاری. امیدوارم آن روز حیا نکنی از نگاشتههایت.
تذکر ویرایشی: ابتدای هر پاراگرافی، جز اولین پاراگراف ذیل عنوان، باید تورفتگی 2/. داشته باشد.