مقدمه؛ معنای اخلاق پژوهش
اخلاق پژوهش 1
واژه اخلاق، جمع خُلق و در لغت به معنای سرشت و سجیه است معنای اصطلاحی آن نیز برگرفته از معنای لغوی است؛ «خُلق حالتی راسخ برای نفس است که او را به انجام دادن کارهایی بدون اندیشه و تأمل بر می انگیزاند.»
بنابرین؛ خلق خوب و بد دارد، پایدار و ملکه است و منشا افعال اختیاری است.
علم اخلاق، علمی است که باید و نبایدهای رفتاری را مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دهد.
مدرکات عقل عملی را به فراخور نیاز به سه بخش تقسیم کرده اند؛ علم اخلاق، که موضوع آن افعال فردی است. علم تدبیر منزل، که موضوع آن تدبیر امور خانواده است. و علم سیاست، که شیوه بهتر اداره کردن جامعه را می آموزد.
به نظر می آید دو نکته اساسی در باب اخلاق قابل عرضه است؛ اول اینکه مدرکات عقل عملی در همه ساحتهای رفتار بشری قابل ارائه است و منحصر به بخش خاصی نیست. و دوم اینکه باید و نبایدها در این حوزه منحصر به مدرکات عقل نظری نیست و شایسته است باید و نبایدهای بشری در آموزه های توحیدی جستجو شود. به عبارت دیگر؛ اخلاق بشری با اخلاق توحیدی رویکردی متفاوت دارند اگر چه در بسیاری موارد به یک رفتار منجر شوند. با توجه به این نکات میتوان اخلاق پژوهش را چنین تعریف کرد:
علمی تخصصی در حوزه باید و نبایدهای پژوهشی برگرفته از منابع دینی.
در سلسله یادداشتهائی، آموزه های دینی را در این باب مورد بررسی قرار خواهیم داد.